کلا این دوتا با هم مشکل دارن!
همیشه دنبال یه بهونه ان تا از هم ایراد بگیرن!
داشتیم با دکتر فاضلی صحبت میکردیم که یهو دکتر بابایی(آفریدون)با گروهی از دانشجویان(که همیشه مثل جوجه هایی که پشت سر مادرشون راه میفتن،پشت استاد در حرکتن و اگه استاد برای انداختن آشغال در سطل،یک متر به راست بره،اونا هم پشت سرش میرن!!!)اومد و شروع کرد به غر زدن!
(البته این قسمت باید با تقلید صدای استاد همراه باشه تا جذاب بشه!)
بابایی: یعنی چی؟پونصد تومن حقوق مسئولیت آموزش رو میگیره،بعد یه کلاس نمیتونه پیدا کنه!
فاضلی:چی شده دکتر!!!
بابایی:کلاس ما با کلاس اقتصاد خرد!!! تداخل داره!
در این قسمت بود که در بین سر و صدای بابایی،دکتر معظمی(رئیس مذکور آموزش)از اطاقش بیرون اومد و بدون توجه به دکتر بابایی رفت به طرف کلاسا!
بعد از چند دقیقه برگشت و خیلی ضایع و دور از شخصیت استادی گفت:
برو کلاس 2003 خالیه!
بابایی:خب من دانشجوها رو از کجا پیدا کنم!همشون رفتن!
معظمی:همشون تو کلاس منتظر شما هستن!(دانشجوهای خوشحال از تعطیلی کلاس رفته بودن و تو اتوبوس به امید رهایی از کلاس نشسته بودن که دکتر معظمی رفته همه رو پیاده کرده و برده سر کلاس!!!)
بابایی: چرا از همون اول کارتون رو درست انجام نمیدید!
معظمی :شلوغش نکن دکتر،برو سر کلاست!!!
بابایی: درست حرف بزن
معظمی:مگه تو درست حرف زدی!!!
...
آقا ما مات و مبهوت از این رفتار بچه گانه اساتید،از یه طرف میخواستیم که گوشی رو دربیاریم و یه کلیپ جنجالی رو ترتیب بدیم!از طرف دیگه میترسیدیم که آتیش دعوای اونا دامن مارو هم بگیره و با درخواستمون مخالفت کنن!
پس سر در جَیب مراقبت فرو برده و از محل گریختیم!
اینجاست که میگن:
"استاده داریم!!!"
نظرات شما عزیزان: