فکر کنم از آخرین مطلبی که اینجا نوشتم خیلی میگذره؛شاید یکی دو هفته؛
دلم واسه نوشتن تنگ شده!نه به اندازه ی یکی دو هفته،به اندازه ی چند سال،اون سالایی که هیچ جایی برای زدن حرفام نداشتم!
خیلی بده که وقتی یه نگاه به پشت سرت میندازی نتونی یه رد از خودت پیدا کنی؛یه نوشته؛یه نامه؛یه دفتر خاطرات.اکثر عمر من تا حالا اینجوری گذشته!
ولی حالا که یه جایی رو پیدا کردم که حرفامو بزنم،دوست دارم که از ثانیه،ثانیه ی وقتم استفاده کنم؛میخوام هرچی تو دلمه بریزم بیرون؛حتی اگه هیشکی نخوندشون؛
دیگه واسم مهم نیست که مردم تا یه نگاه به وبم میندازن و میبینن که مثل بقیه عکس و جمله های باحال ندارم،بیخیال بشن و برن بیرون؛
واسم مهم نیست که حوصله ی مردم از خوندن نوشته هام سر بره!
بالاخره یکی پیدا میشه که مثل خودم فکر کنه و وقتی نوشته هام رو میخونه احساس کنه که یکی مثل خودش داره اینا رو مینویسه!
دیگه میخوام واسه دل خودم بنویسم!میخوام واسه دل خودم زندگی کنم نه واسه مردم!
نظرات شما عزیزان: