اندر حکایت من و فیزیک (2)

.

.

وبلاگ شخصی محمود عنایتی،دانشجوی کارشناسی فیزیک دانشگاه قم
ایمیل مدیر : mahmooden68@yahoo.com

» بهمن 1393
» مهر 1393
» بهمن 1391
» دی 1391
» آذر 1391
» آبان 1391
» مهر 1391
» شهريور 1391
» مرداد 1391
» تير 1391
» خرداد 1391
» ارديبهشت 1391
» فروردين 1391


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 15
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 150
بازدید کل : 1850
تعداد مطالب : 72
تعداد نظرات : 98
تعداد آنلاین : 1

حدیث

RSS
اندر حکایت من و فیزیک (2)
نویسنده محمود عنایتی تاریخ ارسال یک شنبه 20 فروردين 1391 در ساعت 10:56

بالاخره بعد از کلی دردسر،یه برچسب دانشجو خورد روی پیشونی ما و ما هم قاطی قشر فرهیخته!!! جامعه شدیم.

روزی که از ثبت نام دانشگاه بر میگشتم انگار که قیافم عوض شده بود و یه جوری تو خیابون راه میرفتم که انگار مردم میتونن روی پیشونیم رو بخونن که نوشته دانشجو!

بعد از کلی شور و اشتیاق بالخره کلاسا شروع شد و رفتیم که قله های علم و دانش رو در بنوردیم!

اما غافل از اینکه من هیچوقت از گذشته درس نگرفتم و این بار هم مثل همیشه  شروع کردم به ادامه دادن راه 12 سالم.یعنی همون بی خیالی در طول ترم و درس خوندن شب امتحان.

ولی غافل از اینکه اون روش تو دانشگاه،یا حد اقل واسه ما فیزیکیا که گروه از این ترم هم شروع به سختگیری های بیشتر کرده بود،جواب نمیده.استاد فیزیک 1(دکتر عتیق که در پست های قبلی مراتب پاچه خواری را نثار ایشان فرموده بودیم.)از همون اول بهمون فهموند که این تو بمیری از اون تو بمیری ها نیست.

از همون اول ترم امتحانای ما شروع شد.هفته ای یه امتحان که هرکدوم 1 نمره ی کل بود.هر امتحان هم سخت تر از قبلی(البته من هم که کم نیاوردم و از همون اول هم بنا رو بر همون روش قدیمی گذاشتم که ...).خلاصه اونایی که برا امتحانا درس میخوندن وقت سر خاروندن نداشتن(که مطمئنا تا حالا متوجه شدید که من جزو اون دسته نبودم.)

خلاصه اون ترم تموم شد و من مثل یه مرد واقعی فیزیک 1 رو با  9.5 افتادم و حاضر نشدم که تن به ذلت بدم و برم پیش استاد و التماس کنم بهم نمره بده(کاری که خواهران از فردای اومدن نمره ها بر آن همت گمارده بودن؛االبته بچه های خودمون هم این کار رو میکردن ولی برای گذشتن از خطر مشروطی ،نه گرفتن نمره 18!!!)

خلاصه اون ترم با معدل 12.81 از مشروطی نجات پیدا کردم و تصمیم گرفتم که از ترم بعد درس بخونم!!!(که هممون میدونیم که آخر عاقبت این تصمیم های آخر ترم چی میشه).

راستی یادم رفت از اوضاع و احوال هم ورودی هام بگم.

مثل تمام ورودی ها ما هم یه سری مایه ننگ داریم(همونایی که همیشه نمره هاشون از میانگین کلاس بیشتره و هرکی باهاشون کار داشته باشه میره کتابخونه وقتی استاد دیر میاد و بچه ها میرن اونا میمونن و به استاد میگن که ما اینجا بودیم و همه رفتن و کلاسای آخر سال رو نمی پیچونن و...  )که خدا رو شکر تعدادشون زیاد نیست.

یه سری از بچه ها که کلا تو کار درس نیستن و من نمیدونم چرا اومدن دانشگاه اونم رشته فیزیک(همونایی که یا انصراف دادن یا الان که ترم 6 ان دارن درسای ترم 2 رو پاس میکنن.)

یه سریا سر کلاس همچین سوالای فلسفی و مفهومی از فیزیک و فلسفه علم از استاد میپرسن که آدم فکر میکنه که دانشمند کشف نشده ان ولی نمره هاشون اینو نشون نمیده!

یه سری ها هم مثل من سرشون تو لاک خودشونه و کلا آدمای گل و خیلی خوبی هستند که کلاس به وجودشون افتخار میکنه!!!؟       



نظرات شما عزیزان:

داود
ساعت11:25---12 ارديبهشت 1391
تو گلی؟ عمرا
تو خورشیدی تو ماهی فدات بشم الهی الهی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





.:: ::.
عناوین آخرین مطالب بلاگ من



.:: Design By :